دوشنبه، دی ۲۲، ۱۳۹۳

نگاهی به فیلم دو روز و یک شب (Two Days One Night)

فیلم سینمایی دو روز و یک شب اثر برادران داردن را دیدم و به نظرم یکی از بهترین اثار سینمایی هست که به خوبی با نگاهی اجتماعی داستان به ظاهر ساده ی خودش را روایت می کند.

ساندرا زنی که قرار است از کارخانه ی محل کارش اخراج شود ،فقط به شرطی می تواند شغلش را حفظ کند که همکارانش به ماندن او رای دهند و از گرفتن پاداش هزار یورویی صرف نظر کنند .

برادران داردن به خوبی این چالش را به تصویر کشیده اند،حالا این ساندرا است که برای ماندن و حفظ کارش باید در دو روز و یک شب تا روز رای گیری نظر همکاران را تغییر دهد .

دموکراسی و رای اکثریت که به نوعی ساختاری متمدنانه دارد توی این وضعیت با چالشی عجیب روبرو می شود و مشخص می شود که تحت تاثیر قرار گرفتن نظرات دیگران در صورتی که با نگاهی انسانی باشد از نقاط قوت دموکراسی است ولی مشکل نفوذهای نا عادلانه صاحبان قدرت و سرمایه شاید بتواند روی  این مسیر تاثیرات منفی بگذارد.


روابط انسانی در برخورد با چالشی که به وجود امده به خوبی نمایش داده شده و به نظرم سعی در نمایش واقع گرایی روابط میان ادم ها به ثمر نشسته ،هر چند برخوردهای هر کدام از همکاران شخصیت اصلی فیلم با او متفاوت و قابل بحث است ولی با این وجود دو روز و یک شب ریشه های عمیق تری را جستجو می کند 


دو روز و یک شب به چهره ی واقعی دنیایی که در ان زندگی می کنیم نزدیک می شود و مثل یک فیلم مستند واقع گرایی را تا پایان حفظ می کند.

ساندرا از این که باید برای حفظ شغلش چشم در چشم همکارانش از ان ها بخواهد که به ماندنش رای بدهند و قید پاداش را بزنند به شدت رنج می کشد،رنجی که بدون تردید سزاوار ان نیست ولی شاید این دیالوگ که بارها در فیلم تکرار می شود هم به نظرم نکات مهمی در خودش دارد این موضوع که ما نخواستیم ماندن یا رفتن کسی را به گرفتن یا نگرفتن پاداش ربط بدهیم ولی این شرایطی است که صاحب کارخانه با حسابگری خاصی مطرح کرده است.

همسر ساندار تلاش زیادی می کند تا او را برای رسیدن و موفق شدن در این ماراتن ناعادلانه همراهی کند ،خانواده ای که می خواهد زندگی ارامی داشته باشد و این چیز زیادی نیست ولی پیچیدگی های خاص دنیای حسابگر مانع این قضایا هست.


به نظرم پایان فیلم به خوبی با  مفاهیم مهمی که برادران داردن در طول فیلم تلاش کرده بودند به ان بپردازند همخوانی درستی دارد،شاید به نظر برسد در این مسابقه برنده تعریف مشخصی دارد ولی تعریف برنده و موفقیت این بار به خوبی و از نگاهی انسانی روایت می شود.


ساندرا در پایان فیلم تصمیم بزرگی می گیرد ،تصمیمی که خیلی سریع اتفاق می افتد و نشان می دهد که این انسان در طول این دو روز و یک شب از یک سفر بزرگ با سربلندی عبور کرده ساندرا حالا ان شخصیت نگران دیروز نیست،برنده ی واقعی این بازی دردناک خود او است که فراتر از هویت شغلی به اعتبار هویت انسانی خودش قدم بلندی بر می دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر