خبر درگذشت مرتضی
احمدی،من را به یاد خاطرات زیادی انداخت،صدایی که از سال هایی دور می امد ،صدای مرتضی احمدی ان سال ها همه جا بود ،توی انیمیشن های زمان کودکی ام ،مثل پینوکیو یا توی نوار قصه هایی که با ترانه های به یاد ماندنی به عنوان هدیه و جایزه می گرفتم مثل داستان عیلمردان خان ،گرگ بد گنده ... نوارکاست هایی که شاید اگر وسایلم را بگردم پیدایشان کنم .
بارها و بارها صدای جادویی این قصه ها با من همراه می شدند،رادیو هم داستان عجیبی داشت ان سال ها دلبستگی خاصی به رادیو داشتم، برنامه های صبح جمعه با شما ،قصه ظهر جمعه،قصه شب که یادم هست ساعت ده شب پخش می شد و نمایشنامه رادیویی بود و هر نمایشنامه هر شب در طول هفته ادامه پیدا می کرد .
یادم هست پتو را روی سرم می کشیدم و رادیوی کوچکی که داشتیم را به گوشم می چسباندم و غرق در شنیدن نمایش می شدم ،حالا که به ان سال های خیلی دور فکرمی کنم به نظرم در حقیقت صداها را می دیدم ،مثل سینما، با این تفاوت که موقع شنیدن با تخیل خودم، صحنه های نمایشنامه های رادیویی را توی ذهنم می ساختم .
با ان پیچ موج یاب و ان انتن دراز فلزی ساعت ها در جستجوی صداها بودم،برای شنیدن خبری نوای موسیقی ،نمایشنامه ای ...
سینما ،تلویزیون ،اینترنت با توسعه ای که پیدا کردند ،حضور رادیو توی زندگی کمرنگتر شد ،هر چند هنوز هم رادیو حضور دارد .
مثل یک دوست قدیمی زمان کودکی که سال های زیادی ندیده ام ،وقتی فرصت کوتاهی دست می دهد و جایی صدای رادیو را می شنوم یاد خاطرات کودکی و نوجوانی می افتم .
مثل یک دوست قدیمی زمان کودکی که سال های زیادی ندیده ام ،وقتی فرصت کوتاهی دست می دهد و جایی صدای رادیو را می شنوم یاد خاطرات کودکی و نوجوانی می افتم .
از مرتضی احمدی ترانه ی ابتدایی فیلم حسن کچل اثر علی حاتمی را هم که با صدای او خوانده شده را دوست دارم و همین طور نقش هایی که در سینما و تلویزیون بازی کرد در خاطرات نسل های مختلف باقی ماند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر