پنجشنبه، خرداد ۰۶، ۱۴۰۰

صدف های دریایی

دوران کودکی،قبل از این که دریا را از نزدیک دیده باشم برای اولین بار با صدف های دریایی،صدای امواج  دریا را می شنیدم،جمع کردن صدف ها با شکل و رنگ های مختلف حس خاصی داشت.

صدف هایم ان موقع سوغاتی مسافرت دیگران به دریا بود،صدای امواج دریا هر صدفی هم با صدف دیگه به نظرم فرق داشت،بزرگتر که شدم با این که متوجه دلیل علمی شنیدن صدای داخل صدف ها شدم ،ولی هنوز هم صدای امواج دریا  رو  از درون صدف های دریایی می شنیدم.




یادم هست وقتی برای اولین بار کنار ساحل رفتم و دریا رو از نزدیک دیدم،به یاد خاطره ی شنیدن صدای صدف ها افتادم.

گاهی سال های خیلی دور صدف های ریز و درشت رو  توی هر سفری از کنار ساحل جمع می کردم،یادگاری های کوچکی می شدند از خاطره هایی که به یاد می موندند،هر چند با گذشت زمان  فقط یک صدف رو به یادگار  گوشه ی جعبه ای نگه داشتم و بقیه صدف ها  رو دوباره به اب برگردوندم

نمی دونم،هر موقع دوباره به یک منطقه ساحلی سفر کنم،این دفعه،دوباره صدف ها  رو برای یادگاری جمع  کنم یا از کنار صدف ها به ارامی بگذرم.

  پی نوشتمتاسفانه  برای من نام عکاس این تصویر به یادماندنی مشخص نیست،ولی به نظر می رسد این عکس در ساحل جزیره تاسمانی استرالیا  گرفته شده است.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر